منطقی است دروغ هایی که از آن صحبت می کنیم باعث از دست دادن فرصت شغلی مورد نظر برای آن فرد شوند. پژوهش دیگری نیز که روی کارفرماهای در حال استخدام انجام شده نشان می دهد ۶۹ درصد از آنها گفته اند اگر متوجه شوند متقاضی مورد نظر در مورد چیزی به آنها دروغ گفته استخدام او را ملغی خواهند کرد.
اما این آمار هنوز ۳۱ درصد دیگر از کارفرما ها را در طرف دیگر این معادله نگه می دارد. یکی از تأمین کننده های آنلاین تمپلیت های اداری برای کسب و کار های کوچک و افراد، از ۲۰۰۰ کارمند استخدام شده نظرسنجی کرده است تا ببیند نظر آنها درباره ی تفاوت «دروغ های به اصطلاح بی ضرر» و «دروغ های جدی» چیست.
دروغ هایی که اکثر پاسخ دهندگان به این نظرسنجی آنها را جدی تلقی کرده بودند این موارد را شامل می شد: دانشگاه، شیوایی در استفاده از زبان خارجی، مدرک دانشگاهی، و سابقه ی استخدامی. دروغ های بی ضرر نیز مواردی از جمله اینها را در بر می گرفت: مهارت های کار با رایانه، سال فراغت از تحصیل، وظایف موقعیت شغلی پیشین، و ترفیع های شغلی.
از شرکت کنندگان در این نظرسنجی خواسته شد معمول ترین دروغ های این فهرست را با نمره ای بین ۱ تا ۵ رتبه بندی کنند؛ به این شکل که عدد ۵ نشان دهنده ی جدی ترین دروغ و ۱ نشان دهنده ی کم اهمیت ترین آنهاست. نتایج به شرح زیر بوده است:
- دانشگاه اخذ مدرک تحصیلی ۴.۵۰
- سابقه ی کاری ۴.۱۷
- مدرک دانشگاهی ۴.۱۶
- شیوایی زبان خارجی ۴.۰۵
- رشته ی دانشگاهی ۳.۷۳
- نمره ی آزمون تعیین رشته ۳.۴۵
- پروژه ها یا پورتفولیو ۳.۳۱
- جوایز یا دستاورد ها ۳.۲۸
- ترفیع شغلی ۳.۱۹
- رشته ی تحصیلی ثانویه ۳.۱۶
- مهارت های کار با رایانه یا نرم افزار ۳.۰۹
- عنوان شغلی ۳.۰۹
- تاریخ های استخدام ۳.۰۲
- وظایف موقعیت شغلی پیشین ۲.۹۹
- مهارت های تحقیق و پژوهش ۲.۹۴
- حقوق دریافتی ۲.۸۹
- مهارت های ارائه ۲.۸۳
- عضویت در باشگاه یا سازمانی به خصوص ۲.۸۱
- معرف ها ۲.۷۹
- مهارت های ارتباطی ۲.۶۷
- سال فراغت از تحصیل ۲.۶۳
علت این لاپوشانی ها و اغراق ها در اکثر مواقع (۴۹.۳ درصد) این بوده است که شخص برای شغل مورد نظر واجد شرایط به نظر برسد. دومین علت نیز با ۲۱.۷ درصد، به اعتراف شرکت کنندگان در نظرسنجی این بوده که تجربه ی کاری خود را مساعد تر و مناسب تر نشان دهند.
به عقیده ی کارلی استیل جانسون، نماینده ی یکی از تیم های برگزار کننده ی این نظرسنجی، اکثر متقاضیان موقعیت های شغلی فکر می کنند کسی متوجه دروغ آنها نخواهد شد. او می گوید: «بررسی صحت و سقم اطلاعات مندرج در رزومه ی افراد برای کارفرما کار بسیار ساده ای است، اما، بسیاری از آنها آنقدر مشغله دارند که همیشه این موارد را چک نمی کنند. هیچ کس وقت این را ندارد که تمام جزئیات ذکر شده در رزومه های دریافتی را یک به یک بررسی کند».
اگر فرد مورد نظر از شغل قبلی خود اخراج شده باشد احتمال دروغ گفتن وی در رزومه ی ارسالی اش به شرکت های بعدی افزایش می یابد. نظرسنجی تازه ای نشان می دهد ۴۶.۸ درصد از تمام کارمندانی که در نظرسنجی شرکت کرده اند گفته اند اگر از شغل خود اخراج شوند این موضوع را با صداقت کامل با کارفرمای احتمالی بعدی خود در میان می گذارند. اما ۱۲ درصد از کارکنان تمام وقت نیز گفته اند اگر از محل کار خود اخراج شوند آن را روی رزومه یا پروفایل لینکدین خود ذکر نخواهند کرد.
بر اساس نظرسنجی مورد نظر، احتمال استفاده ی افراد بیکاری که فعالانه به دنبال شغل می گردند از دروغ های بی ضرر بیشتر است. آن دسته از افراد بیکاری که به دنبال شغل نمی گردند نیز با درصد بیشتری احتمال استفاده از دروغی جدی را گزارش داده اند.
به نظر می رسد سن، عامل تعیین کننده ای در دروغ گفتن یا نگفتن متقاضیان جویای کار نباشد. ۴۳ درصد از جوان ترین شرکت کنندگان در نظرسنجی با سنی بین ۱۸ تا ۲۴ سال گفته اند ممکن است دروغی جزئی بگویند. این رقم در میان متقاضیان بین ۵۵ تا ۶۴ سال به ۴۸ درصد می رسد. احتمال استفاده ی گروه دوم از دروغی بزرگ و مهم نیز ۱۲.۷ درصد و بیشتر از اولی بوده است.
اما میزان تحصیلات در احتمال استفاده ی فرد از دروغ در رزومه ی خود مؤثر بوده است. ۶۸ درصد از کسانی که مدرک دیپلم دبیرستان خود را دریافت نکرده اند اعتراف می کنند در رزومه ی خود از دروغ های به اصطلاح بی خطر استفاده می کنند، و ۳۸ درصد از آنها نیز به استفاده از دروغ های جدی معترف اند. این در حالی است که بر خلاف آنها، هیچ کس با مدرک دکتری استفاده از دروغی جدی در رزومه ی خود را گزارش نداده و تنها ۱۳.۶ درصد از آنها به دروغ های جزئی اعتراف کرده اند.
جنسیت نیز دروغگو ها و راستگو ها را از یکدیگر جدا می کند. به گفته ی استیل جانسون «مردان در مورد دروغ های جزئی تقریباً ۶ درصد، و در مورد دروغ های جدی حدود ۳ درصد از زنان پیشی می گیرند». او درباره ی علل این موضوع تنها می تواند به حدس و گمان بسنده کند و می گوید «شاید به این دلیل که مردان هنوز در اکثر مواقع تنها کارمند تمام وقت منزل خود به شمار می روند و فشار بیشتری برای به دست آوردن فرصت های شغلی روی خود احساس می کنند».