بازدید : 1137
چهار استراتژی مؤثر برای کسب و کار های کوچیک کسب و کار کوچک می تواند بسته به موقعیت و شرایط، استراتژی های مختلفی در پیش بگیرد. برای مثال، استراتژی هایی که شرکت های تازه تأسیس برای خود انتخاب می کنند ممکن است با استراتژی هایی که شرکت های با سابقه و تثبیت شده تر در پیش می گیرند متفاوت باشند. به همین ترتیب استراتژی های برگزیده ی شرکت های نوپا می تواند از استراتژی های رقبای اصلی خود نیز متفاوت باشد.
استراتژی رشد
استراتژی رشد، معرفی محصولات تازه و یا افزودن ویژگی های جدید به محصولات قبلی را شامل می شود. گاهی اوقات کسب و کار های کوچک ناچار می شوند برای باقی ماندن در عرصه ی رقابت، محصولات خود را دستخوش تحول کنند یا بر تعدادشان بیافزایند، چرا که در غیر این صورت، مشتریان ممکن است به استفاده از فناوری جدید یکی از رقبا روی بیاورند. به همین دلیل است که شرکت های تولید کننده ی موبایل مدام در حال افزودن ویژگی ها یا فناوری های جدید به محصولات خود هستند. آن دسته از تولیدکنندگان موبایل که خود را با تقاضای مصرف کننده وفق ندهند مدت زیادی دوام نخواهند یافت.
کسب و کار های کوچک ممکن است با پیدا کردن بازار تازه ای برای محصولات خود به استراتژی رشد روی بیاورد. گاهی اوقات شرکت ها به صورت اتفاقی بازار های تازه ای برای محصولات خودپیدا می کنند. برای نمونه، یک شرکت کوچک تولید کننده ی مواد شوینده ممکن است متوجه شود کارگران صنعتی از محصولاتش استقبال زیادی می کنند. به همین جهت تصمیم بگیرد علاوه بر فروش در خرده فروشی ها، آنها را در بسته بندی های بزرگ تر در دسترس کارکنان مراکز صنعتی نیز قرار دهد.
استراتژی تمایز محصول
شرکت های کوچک معمولاً زمانی از استراتژی تمایز محصول بهره می گیرند که نسبت به رقبا مزیت رقابتی داشته باشند؛ مثل کیفیت به وضوح برتر محصول یا خدمات. برای مثال، یک تولید کننده ی کوچک دستگاه های تصفیه کننده ی هوا می تواند با طراحی برتر، خود را از سایر رقبا متمایز کند. واضح است که شرکت ها در وهله ی اول با هدف فاصله گرفتن از رقبایشان از این استراتژی کمک می گیرند، اما از استراتژی مذکور می توان برای ایجاد و بالا بردن وفاداری مشتریان به برند نیز استفاده کرد.
استراتژی دستکاری قیمت
استراتژی دستکاری قیمت یعنی قیمت گذاری بالا برای محصول، به ویژه در دوره ی ابتدایی معرفی آن که هنوز رقیبی برایش وجود ندارد. یک شرکت کوچک می تواند از استراتژی دستکاری قیمت برای بازیابی سریع توان از دست رفته ی خود بر اثر هزینه های تولید و تبلیغات بهره بگیرد. اما محصول مورد نظر باید ویژگی خاصی داشته باشد که مشتریان را به پرداخت قیمتی گزاف متقاعد کند.
مثالی که می توان برای این استراتژی زد معرفی یک فناوری جدید است. یک شرکت کوچک می تواند نخستین شرکتی باشد که از فناوری تازه ای در زمینه ی پنل های خورشیدی رونمایی می کند. از آنجایی که این شرکت تنها شرکتی است که این محصول را عرضه می کند، مشتریانی که واقعاً پنل های خورشیدی آن را بخواهند حاضر می شوند قیمت بیشتری بابت آن بپردازند.
یکی از نقاط ضعف این استراتژی آن است که خیلی زود باعث پیدا شدن سر و کله ی رقبای تازه می شود. سود بالای این استراتژی می تواند خیلی ها را به کسب فناوری لازم برای تولید محصول مورد بحث ترغیب کند.
استراتژی تملک
شرکت کوچکی که بودجه ی خوبی داشته باشد می تواند برای به دست آوردن مزیت رقابتی، به استفاده از استراتژی تملک روی بیاورد. این استراتژی خرید یک شرکت دیگر، یا یک یا چند خط تولید آن شرکت را شامل می شود. برای مثال، یک خرده فروشی که در سمت شرق شهر فروشگاه دارد، می تواند با خرید یک فروشگاه دیگر در سمت مرکز شهر، عملیات های خود را گسترش دهد.
منبع :
digiato.com