هر از گاهی برای همه ی کارآفرینان و مؤسسین استارتاپ ها پیش می آید که در مرحله ای از کارشان احساس ناتوانی کنند، متحمل استرس زیادی شوند و اساساً شک کنند که آیا این همه دردسری که می کشند ارزشش را دارد یا خیر. این حالت، موقعیت پرتکراری نیست چون لااقل اغلب کارآفرینان ذاتاً از لحاظ ذهنی سرسختی خاصی دارند. اما واقعیت این است که در دنیای فناوری، سایه ی احتمال ۹۰ درصدی شکست همیشه بالای سرتان هست. با این وجود، کارآفرینان حوزه ی فناوری باز هم بر ایده ها و چشم انداز های خود اصرار می ورزند.
قطعاً هر شکستی درس های زیادی در بر خواهد داشت و می توان خیلی چیزها از آن یاد گرفت، اما همه ی ما ممکن است در مواقعی دچار درگیری با اشتباهاتمان شویم و فکر کنیم تنها شاخص سنجش رشدمان همین است. اما همان طور که در ادامه از زبان مدیران عامل و مؤسسین متعدد خواهید خواند، این تصمیم های خوب هستند که کسب و کار ها را به بالاترین مراتب می رسانند.
جاستین گری، مدیرعامل LeadMD
«بهترین کاری که تا کنون انجام داده ام این بود که شروع کردم به استخدام کسانی که با خودم تفاوت داشتند. رهبران تمایل دارند در استخدام های خود کسانی را جذب کنند که به خودشان شباهت دارند، در حالی که باید به فکر پر کردن خلأهایی باشند که بیشتر باعث شکستشان می شود».
ماتاندا داس، مدیرعامل Sparrow
«وقتی چهره ی شرکت خود را تغییر دادیم، از کارکنان خود خواستیم در این فرایند سهیم باشند. حالا شرکت ما دیگر آن شرکتی که من و شریک تجاری ام بنیان گذاشتیم نیست، و این فوق العاده است. این شرکت حالا نهادی است که سر و شکل آن را با هم تغییر داده ایم و هر کسی که اینجا کار می کند نسبت به هویت ما احساس مالکیت دارد. حالا می توانیم به صورت دست جمعی آن را به دنیا معرفی کنیم».
برد جاننگا، یکی از مؤسسین WebPT
«ما از روز اول بنا را بر ایجاد یک کسب و کار فوق العاده گذاشتیم، نه یک ارائه ی فوق العاده».
راب لایزور، مدیرعامل Full Contour
«ما برای ساخت پلتفرم نرم افزار های اجاره ای (SaaS) خود، شرکای درستی انتخاب کردیم. به جای آنکه به استفاده از یک پلتفرم آماده ی نرم افزاری ادامه دهیم، روی ساخت و توسعه ی پلتفرم نرم افزاری خودمان سرمایه گذاری هنگفتی انجام دادیم و برای پیدا کردن نیروهای مناسب برای ارزش آفرینی به ازای هر IP و بالا بردن شیب رشد، وقت زیادی گذاشتیم».
دین هکلر، مؤسس Heckler Design
«خوشبختانه من خیلی زود یاد گرفتم بر خلاف حرف های منفی باف ها، به احساس درونی خودم گوش کنم. آن زمان تقریباً نزدیک بود یکی از سودده ترین محصولات حال حاضر خود را تولید نکنم، چون یکی از تأثیرگذارترین افرادی که در کنار خود داشتم سعی داشت من را از این کار منصرف کند. همیشه به ندای درونی خود گوش کنید. محصولی که از آن نام بردم کل کسب و کار ما را زیر و رو کرد».
حمید شجاعی، مدیرعامل Pure Chat
«باور کنید یا نه، بهترین کاری که کردم دو برابر کردن قیمت هایمان بود. غیر منطقی به نظر می رسد، اما مشتریان ما مدام از ارزشی که خدمات ما برای کسب و کارشان خلق کرده بود به ما می گفتند. اگر تا این حد ارزش آفرین هستید و مردم نیز محصولتان را دوست دارند می توانید (و باید) پول بیشتری در قبال ارائه اش دریافت کنید. این کار به شدت باعث رشد ما شد».
جان شپکه، مدیرعامل SIM Partners
«بهترین اقدام ما انتخاب مدل کسب و کار مناسب و بازار درست بود. ده سال پیش، من یک آژانس بازاریابی دیجیتال داشتم و متوجه شدم برند ها در ارتباط گرفتن با مصرف کنندگان در سطح محلی، فرصت های بسیار بزرگی را از دست می دهند. ما بر اساس داده ها می دانستیم که تبلیغات دیجیتالی محلی بر تمام تلاش های مشتریانمان در زمینه ی بازاریابی دیجیتال برتری داشت. ۱۰ سال است برای ساخت ابزار ها، فناوری و ابزار های تحلیلی وقت صرف کرده ایم تا به برند ها کمک کنیم در بازاریابی لحظه ای خود بیشتر دیده شوند».
ری گری، مدیرعامل iDonate
«ما زمانی را به برگزاری جلسات هفتگی تیمی اختصاص دادیم؛ جلساتی که تمرکزشان روی موفقیت دپارتمان ها و تیم هاست. هر هفته کل شرکت را یک جا جمع می کنیم و به هر یک از بخش های اجرایی خود اجازه می دهیم کل شرکت را در جریان آخرین اخبار و دستاورد های خود قرار دهند. خیلی از مواقع پروژه یا موفقیت اخیر یکی از اعضای این تیم ها که به مشتریان کمک کرده است را موضوع اصلی جلسه قرار می دهیم. این کار همه را از اقصی نقاط شرکت به هم متصل می کند، به تیم ها انگیزه می دهد و در طول هفته تعامل را میان آنان به جریان می اندازد».
اسکات ساکین، یکی از مؤسسین و مدیرعامل Allbound
«بهترین کار ما تمرکز فوق العاده روی موفقیت مشتری از روز اول بوده است. من از همان ابتدا می دانستم که با پول و منابع محدودی که داشتیم، خودم و شریکم بهتر از هر کس دیگری می توانستیم بفروشیم. از همه مهم تر این بود که تک تک مشتریانی که پیدا می کردیم باید موفق می شدند؛ آن هم بسیار موفق. تمرکز روی این موضوع از همان ابتدا، نه تنها اساس رشد ما را بنا گذاشت، بلکه باعث شد پایگاه طرفداران خود را داشته باشیم که نشان می دهد در درازمدت هم کنار مشتریان خود خواهیم بود، نه فقط به صورت مقطعی».
دیو البرتسون، مدیرعامل و مؤسس Shelvespace
«بهترین کاری که انجام داده ام قرار دادن خودم در جمع افراد مناسب بوده است. به عنوان مؤسس یک کسب و کار، خیلی راحت ممکن است خودتان درگیر حل و فصل مسائل روزمره شوید، در حالی که باید روی پیدا کردن افرادی متمرکز باشید که بتوانند این کار را بهتر از خودتان انجام دهند. از پیدا کردن شریک مناسب گرفته تا هر شخص دیگری که از آن زمان به بعد به شما می پیوندند، همه استعداد های منحصر به فردی با خود به همراه می آورند و باعث می شوند بقیه هم عملکرد بهتری داشته باشند».
منبع :