اخبار فناوری و ارتباطات

۴ گام برای اینکه با اهدافتان واقع بینانه برخورد کنید

۴ گام برای اینکه با اهدافتان واقع بینانه برخورد کنید

من متوجه شدم هیچ یک از کارهایی که در ۵ سال اخیر انجام می دادم من را حتی اندکی به هدف بزرگ زندگی ام یعنی خرید تیم نیویورک جتز ،امتیاز یک میلیارد دلاری خرید تیم، نزدیک نکرده است. پس در تولد سی سالگی ام یک مکالمه ی دشوار و صادقانه با خودم داشتم. اگر صاحب تیم جتز شدن آرزوی واقعی من بود، پس باید رفتارم را تغییر می دادم و کاری را آغاز می کردم که به رسیدن به آن هدف کمک کند.

باید این را به خاطر می سپردم که قرار گرفتن در مسیر موفقیت فقط مربوط به داشتن طرزفکر “انجام کارهایی که می توانم” نیست. من باید با خودم صادق می بودم که بدانم دقیقا که هستم و لازم است چه کاری را آغاز کنم. باید برای شروع سوال های مناسبی از خودم می پرسیدم.

مهم نیست که اهداف شما در زندگی چه هستند، شما باید صادقانه خودتان را بشناسید و در موقعیت رسیدن به آن قرار بگیرید.

زمانی که با دقت به ضعف ها و نقاط قوت خود فکر کنید به خودآگاهی می رسید و متوجه خواهید شد که برای رسیدن به هدف نهایی زندگیتان چه کاری را باید انجام دهید.

اینها چهار مرحله ای هستند که من به تمام کسانی که می خواهند خودشان را بررسی کنند و واقع بینانه با اهدافشان روبه رو شوند پیشنهاد می کنم – گام هایی که به شما اجازه می دهند انرژی و زمانتان را بر بهترین روزنه هایی که شما را به آنچه در زندگی می خواهید می رسانند.

۱- به درجه ی بالاتری از خودشناسی برسید.

اگر شما به خود شناسی نرسیده اید، بهترین راه رسیدن به آن این است که از دیگران بخواهید نکات قابل شناسایی در مورد شما را بیان کنند. کسانی که شما را به خوبی می شناسند چیزهایی را در شما می بینند که خودتان قادر به تشخیص آنها نیستید.

فراموش نکنید که شما باید از لحاظ ذهنی آمادگی شنیدن هم موارد خوب و هم موارد بد را داشته باشید. به هر حال چیزهای بیشتری در مورد خودتان خواهید فهمید.

زمانی که آمادگی داشتید، ۵ نفر از مهمترین افراد زندگیتان را انتخاب کنید، و فضایی را برای آنها انتخاب کنید که صادقانه پاسخ دهند و از آنها بپرسید: “ممکن است تردید داشته باشید اما از شما می خواهم که صادقانه جواب من را بدهید، فکر می کنید من در چه زمینه ای خوب و در چه زمینه ای بد هستم؟ “دانستن نقاط ضعف و قوت به شما کمک می کند که گام های بعد را تعیین کنید.

۲- با توجه به نقاط قوت تان عمل کنید.

زمانی که متوجه نقاط قوت خود شدید، فهرستی از آنها تهیه کنید و به این فکر کنید که چطور می توانید از آنها در راه رسیدن به اهدافتان استفاده کنید.

ممکن است متوجه شوید که دانش آموز خوبی هستید، و اگرچه ممکن است به محیط هایی که مستقیما با این موضوع مرتبط هستند مانند محیط های دانشگاهی علاقه ای نداشته باشید، اما باید از خودتان بپرسید که چطور می توانید از این استعدادها در جایی دیگر استفاده کنید.

به عنوان مثال کنجکاوی و دقت به جزئیات ویژگی هایی هستند که در همه ی صنایع می توان از آنها استفاده کرد. استعدادهای شما نقش یک طرح کلی برای رسیدن به اهدافتان را خواهند داشت.

۳- به نقاط ضعف خود احترام بگذارید.

به نظر من یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مردم مرتکب می شوند این است که سعی می کنند عیب هایشان را درست کنند. در آمریکا ما هرروز گول این را می خوریم که برای “درست کردن” ویژگی هایی که نداریم یا مهارت هایی که احساس می کنیم به آنها احتیاج داریم تلاش کنیم. در عوض به ضعف هایتان احترام بگذارید و زمانتان را برای آنها هدر ندهید.

من می توانم چندین صفحه درمورد ضعف هایم بنویسم اما روی آنها تمرکز نمی کنم. ترجیح می دهم که بر نقاط قوت و موقعیت هایی که دارم تمرکز کنم. برای برد باید بزرگترین طرفدار خودتان باشید. همه ی انسان ها ضعف هایی دارند اما افراد برنده به نقاط قوت شان بیشتر اهمیت می دهند.

۴- در مسیر خودتان بمانید.

اگر بتوانید با توجه به نقاط قوت خود عمل کنید و به نقاط ضعفتان احترام بگذارید، این به شما اعتماد به نفسی می دهد که در مسیر رسیدن به موفقیت قرار بگیرید. به عنوان مثال می توانید در مکالمات یا تصمیمات تجاری شرکت کنید و بیشترین ارزش را داشته باشید.

من یک فروشنده و یک کارآفرین هستم. تمام عمر این کار را انجام داده ام. پس زمانی که درمورد تجارت، بازاریابی یا تیم نیویورک جتز صحبت می کنم، چیزی به جز اعتماد به نفس ندارم.

و البته تعجب خواهید کرد اگر بدانید که زمانی که سر میز شام بحث درمورد سیاست یا آخرین قسمت از یک سریال تلویزیونی باشد من تا چه اندازه سامت خواهم بود. من می توانم در حیطه ی تجربیات خود با صدای بلند و با غرور صحبت کنم، زیرا در مسیر خودم مانده ام.

آن روز در ۱۰ سال پیش من باید تصمیم بزرگی درمورد اینکه موفقیت شخصی من به چه شکل خواهد بود می گرفتم. اما از آن زمان با خودم صادق بودم و برای من کاملا مشخص بوده است که باید چه کاری را انجام دهم و برای رسیدن به آنچه می خواهم این مسیر را ادامه خواهم داد.

نمی دانم که آیا در نهایت صاحب تیم جتز خواهم شد یا نه، اما می دانم که خودم را در بهترین موقعیت برای رسیدن به آن قرار داده ام. من یک ارزشیابی شخصی صورت داده ام و هر از گاهی آن را انجام می دهم تا مطمئن شوم که هنوز در مسیر مناسب قرار دارم.

منبع : http://caferaz.com

ارسال نظر شما

 
   
 
Scroll to Top